پنج دیدگاه یا فلسفه اصلی وجود دارند که همه قبل از هر گونه برنامهریزی برای فعالیتهای مارکتینگ خود، باید آنها را شناخته و در نظر بگیرند. مفهوم و اهمیت این پنج دیدگاه را با مثال به شما در این مقاله توضیح میدهیم.
اما دیدگاه مارکتینگ چه معنی دارد؟ اصلاً مارکتینگ یعنی چی؟ اکثر ما کلمات مارکتینگ و بازاریابی را کنار یکدیگر دیده و حتی هم معنی میدانیم. ما هم گاهی در مقالات خود از کلمه بازاریابی به عنوان جایگزین فارسی مارکتینگ استفاده کردهایم. ولی آیا این دو کلمه یک معنی دارند؟
بازاریابی از نظر لغوی به معنی پیدا کردن بازار برای فروش محصول است، ولی مارکتینگ مفهومی گستردهتر دارد.
برای درک بهتر مفهوم بازاریابی و مارکتینگ می توانید به مقاله «بازاریابی چیست؟ یک تعریف دقیق و نظر ۱۵ متخصص» سر بزنید.
مارکتینگ شامل همه چیز است! از اسم و طراحی برند شما گرفته تا استفاده شما از فضای مجازی و غیره.
مارکتینگ فقط عمل فروش محصول نیست و درواقع ریشه در شناخت رفتار مشتری دارد.
به این معنی که برای داشتن استراتژی درست مارکتینگ، شما باید از نظر روانشناختی مشتری را بررسی کرده و ببینید چه مواردی به آنها انگیزه خرید خواهند داد. به طور کلی افراد جامعه روی چه محصولات و خدماتی حاضر هستند پول خود را خرج کنند؟ و در چه شرایطی؟
از گذشته تا به امروز جواب های متفاوتی برای این سوالها وجود داشته و به مرور پنج فلسفه یا دیدگاه پایه برای مارکتینگ شکل گرفته است.
قبل از آشنایی با دیدگاهها و برای درک عمیقتر مارکتینگ پیشنهاد میکنیم ویدیو زیر را کامل ببینید.
دیدگاه مارکتینگ چیست؟
شما قبل از برنامهریزی برای فعالیتهای بازاریابی خود، باید یک دیدگاه مارکتینگ انتخاب کنید.
رابرت کاتای(Robert Katai) یک استراتژیست با تجربه در زمینه مارکتینگ، در رابطه با این موضوع میگوید:
یک شرکت براساس دیدگاه مارکتینگ خودش است که میتواند استراتژیای طراحی کند تا علاوه بر رفع نیاز مشتری، سوددهی را به بالاترین حد برساند و از رقبا جلو بزند.
همچنین فیلیپ کاتلر (Philip Kotler) پدر بازاریابی مدرن و برجستهترین متخصص جهان در بازاریابی استراتژیک، در رابطه با دیدگاههای مارکتینگ میگوید:
دیدگاه مارکتینگ کلیدیترین موضوع برای رسیدن شما به اهدافتان است. اهدافی مانند کارآمدتر از رقبا بودن در استفاده از فعالیتهای مارکتینگ در مسیر برطرف کردن نیازهای جامعه هدف یا تعیین کردن و تشخیص نیاز جامعه هدف و بهتر برطرف کردن آن نیازها، نسبت به رقبا.
به طور خلاصه، داشتن یک دیدگاه مارکتینگ لازم است تا برای کسبوکار خود مسیری کلی مشخص کنید و با چهارچوبی خاص پیش بروید.
۵ دیدگاه مارکتینگ
مارکتینگ پنج دیدگاه یا فلسفه پایه دارد :
- دیدگاه تولید
- دیدگاه محصول
- دیدگاه فروش
- دیدگاه بازاریابی
- دیدگاه بازاریابی اجتماعی
البته باید بدانید که اکثر کسبوکارها فقط از یک دیدگاه مارکتینگ استفاده نمیکنند و این دیدگاهها بازدهی مشابه، ندارند.
۱.دیدگاه تولید
داشتن این دیدگاه مارکتینگ یعنی از نظر شما مردم خدمات یا محصولاتی را ترجیح میدهند که ارزان هستند و دسترسی به آنها آسان است.
پس تمرکز باید روی تولید انبوه محصول، قیمت پایین و شعبات زیاد برای ارائه محصول یا خدمات باشد.
مثال:
بهترین مثالهای استفاده از این دیدگاه، شرکتهای مکدونالد و استارباکس هستند.
درواقع قیمتگذاری این شرکتها به گونهای است که از فروش یک محصول سود زیادی دریافت نمیکنند و برای سوددهی تمرکز آنها روی فروش این یک محصول، به تعداد زیادی مشتری است.
طرز تفکر مشتری وقتی شما با این دیدگاه جلو رفته باشید این است که «هم ارزان است هم موجود، پس همین را میخرم!»
۲.دیدگاه محصول
با داشتن این دیدگاه مارکتینگ ما میخواهیم محصولی تولید کنیم و ارائه دهیم که تک و منحصر به فرد است. این محصول باید از نظر کیفیت، خصوصیات و مزایای استفاده بهترین باشد.
درواقع تمرکز ما روی داشتن محصول یا خدماتی متفاوت است که ترجیح داده میشوند.
مثال:
بهترین مثال برای این دیدگاه شرکت اپل است.
اپل همواره تلاش میکند تا محصولاتی با کیفیت و دارای ویژگیهای استثنایی به بازار ارائه دهد. محصولاتی که علاوه بر اینکه خاص هستند استفاده از آنها راحت است.
در نتیجه میبینیم با وجود قیمتهای نسبتاً بالا، تعداد طرفداران اپل هر سال در جامعه بیشتر شده و از این شرکت مرتباً خرید میکنند.
طرز فکر مشتری وقتی شما با این دیدگاه مارکتینگ خود را پیش برده باشید این است که «این محصول خیلی خاص است، پس همین را میخرم!»
۳.دیدگاه فروش
دیدگاه فروش بر پایه این باور ایجاد شده است که مشتری، محصول یا خدمات شما را نخواهد خرید مگر اینکه پیگیری کافی را انجام دهید!
بر اساس این دیدگاه مارکتینگ مشتریهای احتمالی شما یا افراد جامعه در برابر خرید مقاومت خواهند کرد و لازم است آنها را قانع کنید!
شرکتهایی که این دیدگاه را دارند از تکنیکهای مختلف مانند تبلیغات گسترده برای متقاعد کردن مشتریهای دو دل استفاده میکنند.
این دیدگاه را معمولا شرکتهایی دارند که برای رسیدن به سود باید محصولات انبار خود را در مدت زمان مشخصی به فروش برسانند.
مثال:
بهترین مثال برای این دیدگاه، آمازون و دیجیکالا هستند.
این شرکتها برای تشویق به خرید و آشنا کردن شما با محصولات موجود از انواع تکنیکها مانند ارسال ایمیل، انواع حراج، تخفیف و پیشنهادهای استثنایی استفاده میکنند.
دقت داشته باشید که در این نگاه تمرکز روی رفع نیاز فروشنده و فروش محصول برای رسیدن به سود کافی است.
مثالهای دیگر این دیدگاه، شرکتهای نوشیدنیهای گازدار هستند. پپسی و کوکاکولا را در نظر بگیرید. این نوشیدنیها برای سلامتی سود خاصی ندارند و حتی مضرر هستند. به راحتی میتوان این نوشیدنیها را با آب(در دسترسترین مایع جهان) جایگزین کرد. با این حال تبلیغات هوشمندانه و شبانهروزی آنها باعث فروش این محصولات میشود.
طرز فکر مشتری وقتی شما با این دیدگاه مارکتینگ جلو رفته باشید این است که «باشه! قانع شدم و میخرم!»
۴.دیدگاه بازاریابی
دیدگاه چهارم که به آن میپردازیم، دیدگاه بازاریابی است.
برندهایی که از این دیدگاه مارکتینگ استفاده میکنند ابتدا وقت میگذارند تا علاقهمندیها و نیازهای مشتریان خود را درک کنند.
اگر نوینی باشید و مطالب دیگر ما را دنبال کنید حتما به فکر شما رسیده است که یکی از راههای ایجاد یک کسبوکار پر سود شناسایی یک مشکل یا نیاز در جامعه و تلاش برای حل یا رفع آن است .
درواقع کسب و کارهایی که این دیدگاه را دارند، مشکلاتی که شبها شما را بیدار نگه میدارند را پیدا کرده و به حل کردنشان میپردازند!
مثال:
بهترین مثال برای این دیدگاه شرکتهای مهاجرتی و شرکتهای کوچک یا تازهکار هستند.
این شرکتها در پلتفرمهای مختلف مانند لینکدین (LinkedIn) به بحث و گفتوگو با مشتریان احتمالی خود میپردازند و اکثراً با سوال پرسیدن و جمعآوری پاسخها کار خود را شروع میکنند.
آنها بعد از جمعآوری اطلاعات کافی، محصول و خدمات خود را به گونهای طراحی میکنند که به بهترین نحو پاسخگوی نیاز مشتری باشند.
تفاوت دیدگاه بازاریابی با دیدگاه فروش چیست؟
فرق این دو دیدگاه این است که در دیدگاه فروش، همانطور که گفتیم تمرکز روی رفع نیاز فروشنده و سوددهی است. درحالی که در دیدگاه بازاریابی تمرکز روی رفع نیاز مشتری است.
طرز فکر مشتری وقتی شما با دیدگاه بازاریابی پیش رفته باشید این است که «دقیقا همان چیزی است که میخواستم و نیاز داشتم پس میخرم!»
۵.دیدگاه بازاریابی اجتماعی
این دیدگاه آخرین ولی جدیدترین نگاه به دنیای مارکتینگ است.
با داشتن این دیدگاه تمرکز شما باید همچنان روی حل مشکلات مشتری و پاسخگویی به نیازهای آنها باشد ولی فعالیتهای شما نباید ضرری برای محیط زیست یا جامعه داشته باشند.
با افزایش آگاهی مردم از شرایط کرهی زمین و مشکلات محیط زیستی این دیدگاه شکل گرفته و به دیدگاه اکثر شرکتها برای طراحی استراتژی مارکتینگ تبدیل شده است.
شما همچنین باید به اخلاقیترین روش ممکن خود را معرفی کنید. یعنی خیال مشتری از سالم و درست بودن روش کار شما باید راحت باشد!
امروزه اکثر برندهای محصولات آرایشی و پوشاک این دیدگاه را داشته و سعی دارند بدون ظلم به حیوانات، ایجاد ضایعات پلاستیکی و مواد آسیبزا محصولی بهتر از رقبا ارائه دهند.
مثال:
بهترین مثالها شرکتهای لوازم آرایشی و بهداشتی الف(elf) و هربیوُر(Herbivore) هستند که با مواد کاملا اورگانیک و طبیعی محصولات خود را ساخته و ادعا میکنند محصولاتشان هیچ آسیبی به محیط زیست و پوست شما وارد نمیکنند. همچنین شرکت پوشاک ریفرمیشن(Reformation) از این دیدگاه استفاده میکند و لباسهایی بدون آسیب به محیط زیست و حیوانات تولید میکند.
این شرکتها تبلیغات خود را هم با توجه به این دیدگاه طراحی و منتشر میکنند.
مثال دیگر شرکت تسلا(Tesla) است که با ساخت ماشینهای الکتریکی به استفاده کمتر از سوخت فسیلی و در نتیجه کاهش آلودگی هوا کمک میکند. این شرکت همچنین روی تولید انرژی با استفاده از صفحههای خورشیدی و باد اصرار دارد.
ایده کلی پشت دیدگاه بازاریابی اجتماعی این است که سلامت جامعه و محیط زیست در نظر گرفته میشود.
گاهی چیزی که نیاز جامعه به شمار میرود برای سلامت آن مضرر است. مثلاً همه ما وقتی بیرون از خانه وقت میگذرانیم ممکن است هوس غذاهای آماده که چرب یا شیرین هستند را داشته باشیم. ولی این غذاها در طولانی مدت برای سلامتی بسیار بد هستند.
شرکتهایی که این دیدگاه را دارند درواقع نشان میدهند سلامت جامعه و محیط در طولانی مدت مهمتر از سود بیشتر در کوتاه مدت است.
این دیدگاه برای مشتریان قابل احترام بوده و معمولا وفاداری آنها را به همراه دارد.
طرز فکر مشتری وقتی شما با این دیدگاه مارکتینگ جلو رفته باشید این است که «حس خوبی دارم که هم آن چیزی که میخواستم را خریدهام هم با این خرید دنیا را جای بهتری برای خودم و دیگران کردهام!»
کدام دیدگاه مارکتینگ بهترین است؟
این که کدام دیدگاه مارکتینگ برای شما بهترین است بستگی به چند مورد دارد :
- نوع کسبوکار شما
- محصول یا خدمات شما
- رابطه کنونی شما با مشتریان
چند نکته دیگر وجود دارند که باید قبل از انتخاب دیدگاه خود به آنها توجه کنید.
دیدگاههای تولید، محصول و فروش با اینکه هنوز در برخی کسبوکارها مانند شرکتهای مواد غذایی بازدهی دارند، خیلی قدیمی شدهاند.
و استفاده از ابزار قدیمی گاهی خطرناک است!
به طور مثال استفاده از دیدگاه تولید برای شما ریسک بالایی دارد!
اولاً تولید انبوه یک محصول اکثر مواقع باعث تخریب محیط زیست میشود (نه همیشه ولی اکثراً).
دوماً برای تولید انبوه یک محصول شما کارکنان زیادی خواهید داشت که شاید قابلیت ایجاد فضای کاری مناسب برای همه آنها را نداشته باشید.
این دو مورد اخلاقی بودن کار و برند شما را برای مشتریان زیر سوال میبرد.
همچنین استفاده از این دیدگاه با فرض بر این است که محصولی تولید خواهید کرد که جامعه به مقدار زیادی از آن با قیمت پایین و قابلیت دسترسی آسان نیازمند است.
برای ساخت کسبوکاری که مدتی طولانی سر پا خواهد ماند، باید حتماً نیازهای مشتری را بدانید.
در دنیای مدرن با اینکه همه مصرفگرا هستند، ابتدا باید اخلاقی بودن کسبوکار خود را در نظر بگیرید.
پس میتوان گفت استفاده از دو دیدگاه بازاریابی و بازاریابی اجتماعی کمترین ریسک را داشته و پایهای قوی برای کسبوکار شما میسازد.
این دو دیدگاه سوددهی و سرپا ماندن در طولانی مدت را تضمین میکنند.
قبل از تصمیمگیری و انتخاب دیدگاه مارکتینگ خود از خودتان موارد زیر را بپرسید:
- من چه محصول یا خدماتی دارم؟
- جامعه هدف برای من چه کسانی هستند؟ محصول یا خدمات من توجه چه کسانی با چه ویژگیهایی را جلب خواهد کرد؟ آنها چه چیزی میخواهند و من چه چیزی برای ارائه دارم؟ اینطور افراد را چگونه میتوانم به مشتری تبدیل کنم؟
- هدف من به جز پول درآوردن چیست؟ (به طور مثال آیا میخواهید که مشتریانی وفادار و یا طرفدارانی داشته باشید؟ میخواهید یک جای خالی در صنعتی خاص را پُر کنید؟)
- چه چیزی کسبوکار من را متفاوت میکند؟ چه اطلاعاتی باید به افراد راجب کار خود بدهم تا مشتری شوند؟
برای آشنایی با این 5 دیدگاه یا فلسفه مارکتینگ به زبان سادهتر ویدیو کوتاه زیر را ببینید.
نتیجهگیری
با دیدگاه مناسب، شما مسیر درستی برای بازاریابی پیدا میکنید.
در گذشته تمرکز روی محصول و سوددهی بوده ولی الان تمرکز روی مشتری و نیازهای آنهاست.
هر چه افراد جامعه بیشتر احساس کنند که به آنها در مسیر تولید محصول شما اهمیت داده شده است، بیشتر پذیرای تبلیغات و محصولات شما خواهند بود.
در بازار امروزی تا وقتی مشتری اولویت شما باشد به موفقیت خواهید رسید.
بعد از آشنایی با دیدگاههای مارکتینگ و انتخاب دیدگاه درست حالا شما باید استراتژی مارکتینگ خود را با توجه به هزینهها طراحی کنید.
برای آشنایی بیشتر با استراتژی و گرفتن ایده برای شروع حتما مقالات «استراتژی چیست؟ پلی است بین رویا و واقعیت!» و «101 نوع استراتژی بازاریابی مختلف در جهان امروز» را بخوانید.
نوشته ۵ دیدگاه اصلی دنیای مارکتینگ اولین بار در نوین. پدیدار شد.