بسیاری از متخصصن سئو اعتقاد دارند که احساس یک صفحه ی وب می تواند بر اینکه چگونه یک صفحه رتبه بندی می شود، تأثیر بگذارد. اعتقاد بر این است که اگر تمام صفحاتی که در صفحه ی نتیجه ی موتور جستجو (SERP) رتبه بندی شده اند، احساس مثبتی داشته باشند و صفحه ی شما بیانگر یک حس منفی باشد، نمی تواند رتبه بندی شود.
شواهد و واقعیت هایی برای نشان دادن اینکه تحقیقات گوگل در مورد تحلیل احساس، کجا متمرکز می باشد، وجود دارد!
احساسات مانند طعم دهنده ها می باشند. آنها بیانگر ارزش هستند و این موضوع می تواند سوای از حجم اطلاعاتی که یک مقاله می تواند ارائه دهد، باشد.
اطلاعات توسط NLP می تواند فهمیده و پردازش شوند و موجودیت ها و دانش آنها استخراج شوند. اما یک حس مثبت و یا منفی انعکاسی از میزان دانش درون یک مقاله یا مطلب نمی باشد.
بیل اسلاوسکی (یک متخصص در تیم گوگل) اظهار می کند که گوگل از تحلیل احساس برای رتبه بندی صفحه استفاده می کند. او در ادامه می گوید که گوگل تمایل دارد تا دسته ای از نظرات را در مورد گزارش های مربوط به بازرسی را نشان دهد. اما گوگل بر هیچ کدام از وجوه احساسات منفی و مثبت اصرار و تعصبی ندارد و یکی را بر دیگری برتر نمی داند. در واقع گوگل تنوعی از نظرات مختلف را می خواهد. اگر اینطور نبود، آنها همه ی نظرات مثبت و منفی را نشان نمی دانند و فقط یا نظرات مثبت و یا نظرات منفی را نشان می دادند.
ارائه ی نظرات و احساسات به طور متعصب گونه می تواند عدم سودمندی را به همراه داشته باشد.
برخی از متخصصین سئو اعتقاد دارند که اگر تمام نتایج جستجو، یک احساس مثبت داشته باشد، یعنی دقیقاً همان چیزی که جستجوگر ها به دنبال آن هستند. این می تواند یک تصحیح ساده لوحانه باشد.
فاکتور های زیاد و گوناگونی برای رتبه بندی وجود دارد. مانند پیوند ها که می توانند برای ارتقاء رتبه، فاکتور خوبی محسوب شوند.
در واقع مربوط کردن ارتقاء رتبه ی سایت ها را به یک فاکتور منفرد یک اشتباه و سادگی است.
به طور مثال با بررسی چند سایت که از یک افزونه ی تجاری استفاده کرده اند و پنداشتن اینکه این افزونه باعث رتبه بندی بالاتر آنها شده است، یک فکر ساده می باشد.
به طور کل، انگاشتن و تصور از اینکه تنها یک فاکتور خاص باعث رتبه بندی بالاتر می شود، اشتباه است.
مرتبط بودن مطالب با آنچه که مورد جستجو قرار می گیرد و کیفیت دو عاملی هستند که می توانند بر ارتقاء رتبه بندی تأثیر زیادی بگذارند.
برای تشخیص مرتبط بودن، گوگل به این موضوع می پردازد که به چه میزان، صفحات باز شده با آنچه که کاربر و جستجوگر مورد سؤال و جستجو قرار داده است، مرتبط است. اگرچه این پردازش کمی پیچیده است، اما قابل درک است. گوگل به صفحه و کل وب سایت شما از نقطه نظر ویژگی های مربوط به کلمات کلیدی، مانند استفاده از کلمات کلیدی و ارتباط آنها با موضوع مربوطه این کار را انجام می دهد. احتمالاً، آنها به دنبال برخی از کلمات کلیدی که به طور منطقی مرتبط با آنچه در وب سایت شما می باشد، می گردند تا کاربران مربوطه را به وب سایت شما ارجاع دهند.
برای بسیاری از پرس و جو ها، این تجزیه و تحلیل می تواند هزاران سایت را که معیار ها و استاندارد های ارتباط را دارند، برای کاربر بیآورد. در اینجاست که گوگل سعی می کند مرتبط ترین آنها را در جایگاه های بالاتر قرار دهد و بحث کیفیت مطرح می شود.
اما مفهوم کیفیت خیلی گسترده است و خیلی فاکتور ها را در دل خود دارد و حتی فراتر از کارهایی که درون یک وب سایت و در مورد بک لینک ها بایستی انجام شود، می رود.
گوگل در ابتدا سعی می کند که صفحات را مطابق با نظرات وعلایق کاربر دسته بندی و رتبه بندی کند. اما اگر کاربر موضوعی را مورد جستجو قرار دهد که مشخص کننده ی حس او نمی باشد و موضوع دارای کلمات کلیدی متناقض است، در این هنگام گوگل مخلوطی از صفحات متفاوت را به نمایش در می آورد.
از سال 2018، گوگل در مورد تحلیل احساس و علاقه سکوت کرده است. اما طبق گزارشات، الگوریتم جستجوی گوگل، احساسات و علایق را نمی تواند تشخیص دهد و درک کند.
در سال 2018، اعلامیه ای رسمی از طرف شرکت گوگل که در آن در مورد احساسات نیز صحبت شده بود، منتشر شد. اما زمینه ی احساسات به گونه ای بود که ممکن بود باعث اختلاف نظر شود. به همین دلیل گوگل هر دو قطعه ی مثبت و منفی را به نمایش در می آورد.
به عنوان مثال اگر دو کاربر این دو موضوع را مورد جستجو قرار دهند: “آیا خزندگان حیوانات خانگی خوبی هستند؟” و “آیا خزندگان حیوانات خانگی بدی هستند؟” یک نتیجه و یک دسته از اطلاعات را دریافت خواهند کرد. زیرا خزندگان در رده ی دسته بندی حیوانات خانگی قرار نمی گیرند. اگرچه این اطلاعات در نتاقض با یکدیگر هستند.
صفحه ای که نشان می دهد خزندگان حیوانات خانگی خوبی هستند، برای آن دسته از افراد که به دنبال این موضوع هستند، بهترین گزینه است. و بالعکس برای افرادی که به دنبال بد بودن خزندگان به عنوان حیوانات خانگی هستند، بهترین گزینه ها را پیش رو خواهند داشت. در اصل راه حل این چالش نشان دادن پاسخ های متعدد می باشد.
از سال 2018، گوگل در تلاش است تا کاربران را به استفاده از موضوعات دقیق تر که اطلاعات دقیق تر و بهتری را ارائه می دهد، تشویق کند تا بتواند نتایج مرتبط تر و بهتری را انعکاس دهد.
طبق گزارشات، اغلب ناشران دیدگاه های متنوعی دارند. به همین گوگل می خواهد تا منابع گوناگونی را در اختیار داشته باشد تا بتواند به کاربرانش دید و دسترسی بهتری بدهد.
این گفته ها با این ایده ی سئو که اگر احساسات در SERP به یک سمت خم شود، سایت شما هم باید به همان سمت خم شود، در تناقض است.
گوگل ترجیح می دهد و اصرار دارد که اطلاعات متنوعی را نمایش دهد.
خلاصه
گوگل تمام تلاش خود را می کند تا صفحات وب به صورت ارگانیک ارزیابی و رتبه بندی شوند. اعتماد و شهرت و اعتبار قابل خرید و یا جعل نیستند. کیفیت و مرتبط بودن گزینه هایی هستند که گوگل بر اساس آنها وب سایت ها را رتبه بندی می کند و نه بر اساس احساس و علایق کاربر.